سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دنیای اطلاعات علمی
عمل اندک همراه با دانش، بهتر از عمل بسیار همراه با نادانی است . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]

نوشته شده توسط:   میلاد محمود آروین رضائ الان اختر  

چهارشنبه 87 مرداد 23  1:3 عصر

شیمی معدنی شاخه‌ای از دانش شیمی است که با کانی‌ها (مواد معدنی) و خواص آنها سروکار دارد.

شیمی معدنی شاخه بزرگی از علم شیمی است که بطور کلی شامل بررسی، تحلیل و تفسیر نظریه‌های خواص و واکنشهای تمام عناصر و ترکیبات آنها بجز هیدروکربنها و اغلب مشتقات آنهاست.

به عبارت دیگر می‌توان چنین اظهار نظر کرد که شیمی معدنی کلیه موادی که از جمله ترکیبات کربن نباشند، به استثنای اکسیدهای کربن و دی سولفید کربن را دربر می‌گیرد.


در شیمی معدنی در مورد گستره وسیعی از موضوعات از جمله: ساختمان اتمی، بلورنگاری (کریستالوگرافی)، انواع پیوندهای شیمیایی اعم از پیوندهای کووالانسی، یونی، هیدروژنی و ...، ترکیبات کوئوردیناسیون و نظریه‌های مربوطه از جمله نظریه میدان بلور و نظریه اوربیتال مولکولی، واکنشهای اسید و باز، سرامیکها، تقارن مولکولی و انواع بخش‌های زیرطبقه الکتروشیمی (برقکافت، باطری، خوردگی، نیمه رسانایی و غیره) بحث می‌شود.

در باب اهمیت شیمی معدنی، ساندرسن چنین نوشته است:

در واقع بیشترین مباحث علم شیمی را دانش اتمها تشکیل می‌دهد و کلیه خواص مواد و ترکیبات، به ناچار ناشی از نوع اتمها و روشی است که با توجه به آن، اتمها به یکدیگر می‌پیوندند و مجموعه تشکیل می‌دهند و از طرف دیگر کلیه تغییرات شیمیایی متضمن بازآرایی اتمهاست. در این حال شیمی معدنی تنها بخشی از علم شیمی است که با توجه به آن می‌توان به صورتی ویژه، در باب مغایرتهای موجود در میان کلیه انواع اتمها بررسی نمودطبقه بندی مواد معدنی

در یک مفهوم گسترده، مواد معدنی را می‌توان در چهار طبقه تقسیم بندی نمود: عناصر، ترکیبات یونی، ترکیبات مولکولی و جامدات شبکه‌ای یا بسپارها.

عناصر: عناصر دارای ساختارها و خواص بسیار متفاوت هستند. بنابراین می‌توانند به یکی از صورتهای زیر باشند:


گازهای اتمی (Kr , Ar) و یا گازهای مولکولی (Latex Error:

{O_2 , H_2})


جامدات مولکولی (Latex Error:

{C_6 , S_8 , P_4})


مولکولها و یا جامدات شبکه‌ای گسترش یافته (الماس، گرافیت)


فلزات جامد (Co , W) و یا مایع (Hg , Ca)


ترکیبات یونی: این ترکیبات در دما و فشار استاندارد همواره جامدند و عبارت‌اند از:


ترکیبات یونی ساده، مانند NaCl که در آب یا دیگر حلالهای قطبی محلول‌اند.


اکسیدهای یونی که در آب غیر محلول‌اند، مانند () و اکسیدهای مختلط همچون اسپنیل (Latex Error:

{MgAl_2O_4})، سیلیکاتهای مختلف مانند Latex Error:

{CaMg(SiO_3)_2} و ...


دیگر هالیدهای دوتایی، کاربیدها، سولفیدها و مواد مشابه. چند مثال عبارتست از: BN , GaAs , SiC , AgCl.


ترکیباتی که دارای یونهای چند اتمی (به اصطلاح کمپلکس) هستند، همچون Latex Error:

{Ni(H_2O)_6{2+} , Co(NH_3)_6{3+} , SiF_6^{2-}} .


ترکیبات مولکولی: این ترکیبات ممکن است جامد، مایع و یا گاز باشند و مثالهای زیر را دربر می‌گیرند:


ترکیبا دوتایی ساده همچون Latex Error:

{UF_6 , OsO_4 , SO_2 , PF_3} .


ترکیبات پیچیده فلزدار همچون Latex Error:

{RuH(CO_2Me)(PPh_3)_3 , PtCl2(PMe_3)_2} .


ترکیبات آلی فلزی که مشخصا پیوندهای فلز به کربن دارند، مانند Latex Error:

{Zr(Cn_2C_6H_5)_4 , Ni(CO)_4} .


جامدات شبکه‌ای یا بسپارها: نمونه‌های این مواد شامل بسپارهای متعدد و متنوع معدنی و ابررساناها است. فرمول نمونه‌ای از ترکیبات اخیر Latex Error:

{YBa_2Cu_3O_7} است.ساختارهای مواد معدنی

ساختار بسیاری از مواد آلی از چهار وجهی مشتق می‌شود. فراوانی آنها به این دلیل است که در مواد آلی ساده، بیشترین ظرفیت کربن و همچون بیشتر عناصر دیگری (به استثنای هیدروژن) که معمولاً به کربن پیوند می‌شوند، چهار است. اما اجسام معدنی وضعیت ساختاری بسیار پیچیده‌ای دارند، زیرا اتمها ممکن است خیلی بیشتر از چهار پیوند تشکیل دهند. بنابراین، در مواد معدنی اینکه اتمها پنج، شش، هفت، هشت و تعداد بیشتری پیوند تشکیل دهند، امری عادی است. پس تنوع شکل هندسی در مواد معدنی خیلی بیشتر از مواد آلی است.

ساختار مواد معدنی اغلب بر اساس تعدادی از وجیهای با نظم کمتر، نظیر دو هرمی با قاعده مثلث، منشور سه ضلعی و غیره و همچنین بر اساس شکلهای باز چند وجیهای منتظم یا غیر منتظم که در آنها یک یا چند راس حذف شده است، نیز مشاهده می‌شود

در توجیه موجودیت مواد معدنی و در توصیف رفتار آنها، به استفاده از جنبه‌های خاصی از شیمی فیزیک، بخصوص ترمودینامیک، ساختارهای الکترونی اتمها، نظریه‌های تشکیل پیوند در مولکولها، سینتیک واکنش و خواص فیزیکی مواد نیاز داریم. بنابراین با استفاده از شیمی فیزیک می‌توان به ساختار اتمی و مولکولی، تشکیل پیوند شیمیایی و دیگر اصول لازم برای درک ساختار و خواص مواد معدنی پرداخت.


 

نوشته شده توسط:   میلاد محمود آروین رضائ الان اختر  

سه شنبه 87 مرداد 22  4:17 عصر
عکس های اتومبیل V12 Vantage RS سریع ترین اتومبیل جهان
شتاب این اتومبیل از صفر تا 100 کیلومتر در ساعت فقط 4 ثانیه و از 0 تا 160 کیلومتر فقط 8 و نیم ثانیه است عکس های اتومبیل Mercedes Benz CL-Class W216 محصول 2008














 

نوشته شده توسط:   میلاد محمود آروین رضائ الان اختر  

دوشنبه 87 مرداد 21  1:33 عصر
علت نامگذاری غار به نام غار قوری قلعه در 700 متری غار ابادیی قرار دارد که در ایام قدیم اطراف این آبادی را قلعه های مختلفی در بر گرفته که شکل یکی از این قلعه ها شبیه قوری بوده است
آدرس: کرمانشاه-کیلومتر 86جاده کرمانشاه -پاوه
در تابستان 1368 غارنوردان کرمانشاه تا عمق 1340متری غار را شناسایی کردند وفاز اول غار به طول 500 متر برای این غار در گذشته مورد توجه اکثر غارنوردان مختلف از کشور هایی همچون امریکا ،انگلیس ، فرانسه در سالهای 1336 ، 1345،363 که تا عمق 550 متری غار را شناسایی کرده اند قرار گرفته است.
بازدید عموم که در تابستان 1378راه اندازی شده است شامل دو تالار به نامهای مریم و کوهان شتر کی باشد واشکال مختلفی ار جمله(نیم رخ شتر کوهان شتر ، کاخ سفید امریکا ، مار ، طوطی ، کرکس ، قلب ، مشابه تصویر حضرت مریم ، شیر سنگی ، بابانوئل ، برج پیزا اسیه زن فرعون، (ابوالهول) ، مجسمه فردوسی، کشتی واشکال دیگری که مشابه ان در این قسمت یافت می شود0 فار دوم غار که شامل 1000متر می باشد شامل سه تالار به نامهای نماز ، بلور ، عروس یا بتهوون(بزرگترین موسیقی دان جهان)می باشد0تالار نماز در 550 متری غار و چسبیده به تونل برزخ می باشد و قسمت اصلی غار که عملیات حفاری ان را متوقف کرده است تونل برزخ به طول 12 متز و عرض 8 متر که ارتفاع اب ان 2الی 3 متر می باشد وسقفش به اب چسبیده است این قسمت باید تونل شیشه ای بخورد تا قسمت های بعدی ان حفارش بشود در 1000متری غار تالار بلور وجود دارد که قشنگ ترین حوضچه جهان داخل ان قرار دارد و قندیل هایی که به ضورت پرده ای شکل با دست به هر کدام از انها که می زنید صدای یکی از الات موسیقی می دهد وجود دارد در 1500 متری غار تالار عروس (بتهوون) قرار دارد که زیبایی ان قابل توصیف نیست و این قدر زیبا است و جنس سنگ های ان کریستال وسفید و براق هستند که اگر کسی بخواهد از روی انها برود جای پای او در این قسمت می ماند سقف ان طوری است که قندیل هایی شبیه میله خودکار که جنسشان از رسوبات اهکی و حالت کریستال به خود گرفته اند (2الی8 متر ) پایین امده اند و این قدر نازک وشفاف هستند که با زدن یک دست هشت متر ان می ریزد ودر 2700 متری غار 4 ابشار به ارتفاع 10 الی 12 متر وجود دارد و 3140 متری غار ریزش کرده است و این قسمت باید کنده کلری شود تا قسمت های بعدی غار نیز شناسایی شود و تا حال کسی انتهای غار را کشف نکرده است ودر اصل غار بی انتها می باشد 0زمین شناسان قدمت غار را 60 میلیون سال پیش براورد کرده اند و طول تقریبی غار را 13 کیلومتر تخمین زده اند دمای داخل غار (-7) و رطوبط نسبی (89%) می باشد و اشیائ یافته هشت عدد قاشق و بشقاب ، 4 عدد کوزه بزرگ ، یک عدد کوزه کوچک که 15 عدد سکه داخل ان بود و مربوط به دوران یزدگرد سوم و اواخر دوره ساسانیان و همچنین جمجمه سر انسان یافت شده است و علت نامگذاری غار به نام غار قوری قلعه در 700 متری غار ابادیی قرار دارد که در ایام قدیم اطراف این ابادی را قلعه های مختلفی در بر گرفته که شکل یکی از این قلعه ها شبیه قوری بوده است و امیزه ای از قوری و قلعه ، قوری قلعه به وجود می اید و به همین خاطر اسم غار از نام همین ابادی می باشد0 میله های شفاف درون غار یا سقف کریستال تالار عروس (بتهون) واقع در 1500 متری غار قلعه قوری استان کرمانشاه0طول ستون فقراتی 3140متر وطول غاری 13 کیلومتر بزرگترین غار ابی اسیا و جزء شکیل ترین غار های جهان غار قوری قلعه در دّره مران (غارها) در 88کیلومتری جاده کرمانشاه - پاوه در شمال روستای قوری قلعه قرار گرفته0

 

نوشته شده توسط:   میلاد محمود آروین رضائ الان اختر  

شنبه 87 مرداد 19  1:50 عصر
 

نقشه استان کردستان                                    موقعت آب و هوایی استان کردستان

 

استان کردستان با مساحت 28 هزار کیلومتر مربع؛ در غرب ایران و از شمال به استان های آذربایجان غربی و زنجان، از جنوب به استان کرمانشاه، از شرق به استان های همدان و زنجان و از شرق به کشور عراق محدود است. این استان دارای 9 شهرستان، 23 شهر، 26 بخش و 83 دهستان می باشد. بانه، بیجار، سقز، سنندج، دیواندره، کامیاران، قروه، مریوان و سروآباد از مهمترین شهرهای استان کردستان هستند.


نقشه تقسیمات استان کردستان؛ عکس از سازمان نقشه برداری کشور
نقشه تقسیمات
استان کردستان؛ عکس از سازمان نقشه برداری کشور


مردمان کرد، آریایی نژاد هستند که چندین هزار سال قبل از میلاد به این منطقه مهاجرت کرده اند. تاریخ اقوام کرد تا قبل از اسلام چندان روشن نیست. در اسناد سومری و بابلی و اکدی و آشوری نام اقوامی دیده می شود که شباهت به کلمه کرد دارد، ولی از همه نزدیکتر چه از لحاظ زبان شناسی و چه از نظر جغرافیایی و چه از نظر توصیفی، نام قومی است به نام "کردوخوی" که در کتاب "سفر جنگی" گزنفون ذکر شده است. این قوم در کوه ها و دره های میان عراق و ارمنستان و مخصوصا در محلی که امروزه "زخو" نامیده می شود و در شصت کیلومتری شمال غربی موصل در عراق قرار دارد، ساکن بوده اند. "پولیبیوس" (200-120 ق. م.) نیز از اقوامی که در قسمت هایی از آذربایجان کنونی زندگی می کردند و به نام "کورتییوی" یا "کورتیای" خوانده می شدند، یاد می کند. "استرابون" و "لیوی" می گویند که این اقوام در فارس نیز ساکن بوده اند. چنانکه در زمان ساسانیان و اوایل اسلام چادرنشینان کوهستان های فارس را کرد می خواندند. اگر تاریخ اقوام کرد در پیش از اسلام تاریک و مبهم است، تاریخ آنان در پس از اسلام در پرتو تالیفات مورخان تا اندازه ای روشنتر است، ولی در این دوره هم، چون از کرد به طور فرعی و ثانوی -ضمن اخبار ممالک اسلامی- سخن به میان آمده، درباره تاریخ این قوم به طور اساسی و مستمر مطلب کاملی نوشته نشده است و فقط در دوره صفوی نخستین کتاب مهم درباره قوم کرد به زبان فارسی تدوین شده که همان "شرفنامه بدلیسی" است.


طبیعت زیبا و دیدنی استان کردستان؛ عکس از علی مجدفر
طبیعت زیبا و دیدنی استان کردستان؛ عکس از علی مجدفر


شاه اسماعیل اول -مؤسس سلسله صفویه- به علت این که کردها پیرو مذهب تسنن بودند، چندان روابط حسنه ای با آنها نداشت. در مقابل، سلاطین عثمانی در تقویت هرچه بیشتر کردها می کوشیدند. در دوره صفویه دولت ایران به قسمت وسیعی از کردستان آن روز تسلط داشت که دامنه های شرقی کوه های زاگرس را در بر می گرفت. با تشکیل سلسله زندیه، برای نخستین بار در تاریخ ایران سلسله ای کردنژاد به سلطنت رسید. در اواخر سلسله زندیه نیز طایفه دنبلی که یکی از طوایف بزرگ کرد بود، قسمتی از آذربایجان غربی را در تصرف داشتند و مرکز حکومت و قدرت آنها شهر خوی بود. در قرن نوزدهم میلادی بارها کردها در خاک عثمانی میل باطنی خود را برای رسیدن به استقلال و تشکیل دولتی کردزبان ظاهر کردند. در سال 1878 میلادی، شیخ عبیدالله نقشبندی به فکر تأسیس کردستان مستقل تحت حمایت دولت عثمانی افتاد. در سال 1880 میلادی طرفداران وی، اطراف ارومیه، ساوجبلاغ، مراغه و میاندوآب را به تصرف خود درآوردند و سپاهیان ایران به زحمت توانستند این آشوب را دفع کنند. در سال 1946 میلادی، قاضی محمد، همزمان با حضور قوای متفقین در ایران و حمایت دولت روسیه شوروی از او، جمهوری خلق کردستان را که مرکز آن مهاباد بود، تشکیل داد. پس از تخلیه کامل ایران از قوای متفقین و اعزام ارتش دولت مرکزی به نواحی آذربایجان و کردستان، این شورش و جمهوری ناشی از آن نیز از هم متلاشی گردید.


طبیعت زیبا و دیدنی استان کردستان؛ عکس از علی مجدفر
طبیعت زیبا و دیدنی استان کردستان؛ عکس از علی مجدفر


آب و هوای استان در ناحیه شمالی؛ آب و هوای نسبتا سرد و در نواحی جنوبی معتدل کوهستانی است و دارای فلات های مرتفع و خشک و دشت های حاصلخیز؛ مانند دشت مریوان، دشت اوباتو، دشت ئیلاق یا دهگلان، دشت قروه و دشت کامیارن است. کردستان‌ تحت‌ دو عامل‌ بارز خشکی‌ تابستان‌ و سرمای‌ زمستان‌ کوهستان‌ها قرار دارد. بخش‌ وسیعی‌ از استان‌ در شرایط‌ آب‌ و هوای‌ کوهستانی‌ سرد و مدیترانه‌ای‌ با باران‌ بهاره‌ قرار دارد. آب‌ و هوای‌ کردستان‌ در تجزیه‌ خاک‌، رویش‌ گیاه‌، گسترش‌ علف‌زار، شرایط‌ مساعد توسعه‌ دیم‌زار، مناطق‌ و معیشت‌ شبانی‌ و گله‌داری‌ و گسترش‌ جنگل‌ و باغ‌داری‌ نقشی‌ تعیین‌ کننده‌ دارد. میزان‌ بارندگی‌ در استان‌ کردستان‌ از غرب‌ به‌ شرق‌ کاهش‌ می‌یابد. دلیل‌ این‌ امر وجود دیواره‌ کوهستانی‌ ناحیه‌ است‌ که‌ از نفوذ جریان‌هایی‌ که‌ از غرب‌ به‌ فلات‌ وارد می‌شود جلوگیری‌ می‌کند.

 

                                                                             

 


 

نوشته شده توسط:   میلاد محمود آروین رضائ الان اختر  

شنبه 87 مرداد 19  1:40 عصر

                                 دیابت و بیماریهای قلب و عروق
 

مهمترین علت پیدایش بیماری های قلبی- عروقی، تصلب شرایین می باشد. تصلب شرایین سبب می شود که سرخرگ های گوناگونی که به سمت های مختلف بدن خون می‏رسانند، بهتدریج سخت و تنگ گردند و توانایی آنها برای انتقال اکسیژن و مواد غذایی به سلول های بدن کاهش یابد. عواملی هستند که موجب سریعتر شدن تصلب شرایین می گردند و در صورت وجود آنها احتمال پیدایش بیماری قلبی- عروقی افزایش پیدا می کند. برای پیشگیری از پیدایش بیماری‏های قلبی- عروقی و مرگ و میر و ناتوانی ناشی از آنها، باید این عوامل خطر را بشناسید و به توصیه‏های پزشکی توجه نمایید.
 عوامل خطر برای بیماری های قلب و عروق عبارتنداز: سن بالا، جنس مذکر، سابقه خانوادگی بیماری قلبی زودرس، فشار خون بالا، افزایش چربی خون 0به ویژه کلسترول)، دیابت قندی، سیگار کشیدن، چاقی، کم تحرکی (انجام ندادن فعالیت های بدنی) و اختلال در انعقاد خون.
 با توجه به اینکه دیابت از عوامل خطر بیماری های قلبی-عروقی است و معمولاٌ با عوامل خطر دیگر همراهی دارد (و گاهی شاید ایجاد کنندة آنها باشد)، مبتلایان به دیابت باید بیش از دیگران مراقب سلامت قلب و عروق خود باشند. پژوهشهای فراوان پزشکی نیز نشان داده اند که عوامل خطر قلبی- عروقی در مبتلایان به دیابت نوع 2 شایعتر هستند.
 بیماری های قلبی- عروقی را می توان به سه گروه عمده تقسیم کرد:
• بیماری های کرونری قلب
• حوادث عروقی مغز
• بیماری رگهای محیطی
بیماریهای کرونری قلب
 قلب یک پمپ عضلانی به اندازة مشت گره کرده انسان است که در هر دقیقه به طور متوسط 60 تا 100 بار می تپد و خون را در بدن به گردش در می آورد. گردش خون سبب می‏شود که اکسیژن و مواد غذایی به اندام های بدن برسد و مواد زائد ناشی از فعالیت سلول ها نیز دفع گردد. عضله قلب هم از این قاعده مستثنی نیست و باید خونرسانی مناسب داشته باشد تا این کار حیاتی خود را به درستی انجام دهد. خونرسانی به عضله قلب توسط رگ هایی موسوم به «سرخرگ های کرونر» صورت می گیرد. رسیدن خون به قلب و میزان فعالیت عضله قلب تا حدی مشابه وضعیت عرضه و تقاضا است؛ هرچه قلب فعالیت بیشتری داشته باشد (مثلاٌ هنگام فعالت‏های سنگین بدنی یا اضطراب و تنش)، به خون بیشتری احتیاج خواهد داشت. سرخرگ‏های کرونر باید بتوانند این افزایش نیاز را تأمین کنند و گرنه سلولهای عضله قلب با مشکل روبرو خواهند شد.
 تصلب شرایین و همچنین پیدایش لخته درون رگ‏های کرونر سبب می شود که خونرسانی به سلول های عضله قلب کاهش یابد. در نتیجة کمبود اکسیژن و مواد غذایی و انباشت مواد زائد در عضله قلب، دردی پدید می آید که به «درد قلبی» یا «آنژین صدری» معروف است. اگر سرخرگ کرونر به طور کامل (به وسیله تنگی شدید یا لخته خون) بسته شود، سلول‏های قلبی مربوط به حوزه آن سرخرگ خواهند مرد که به این وضعیت «انفارکتوس قلبی» می‏گویند. گاهی نیز در اثر اختلال شدید و گسترده در کارکرد عضله قلب، مرگ ناگهانی رخ می دهد.
نشانه‏های مهم بیماری قلبی
1- درد قفسه سینه: این درد کوبنده یا فشارنده در ناحیه پشت جناغ سینه احساس می شود و ممکن است به گردن، دستها، پشت و یا شکم هم انتشار یابد. آنژین صدری اغلب هنگام کارهای بدنی یا فشارهای روحی و روانی که فعالیت قلب افزایش پیدا می کند، بروز می‏نماید و معمولاٌ با استراحت یا مصرف نیتروگلیسرین زیرزبانی تسکین می یابد. اگر درد با استراحت یا چندین دقیقه پس از مصرف قرص یر زبانی بهبود نیافت و به ویژه اگر همراه با تنگی نفس، تهوع و تعرق شدید بود، ممکن است نشانه انفارکتوس قلبی باشد. به دلیل اختلال در اعصاب محیطی، شدت نشانه های بیماری قلبی در افراد دیابتی ممکن است کمتر از میزان مورد انتظار باشد (انفارکتوس بی سروصدا)؛ از این رو شما که به بیماری دیابت مبتلا هستید باید بیشتر متوجه چنین نشانه هایی باشید و به موقع به پزشک مراجعه کنید. البته به یاد داشته باشید که دردهای قفسه سینه فقط نشانه بیماری قلبی نیستند و ممکن است مثلاٌ در اثر بیماری های گوارشی یا ریوی نیز پدید آیند.
2- تنگی نفس: احساس تنگی نفس می تواند از نشانه های بیماری کرونری قلب باشد گرجه در بسیاری از بیماری های تنفسی و... نیز این حالت پدید می آید.
3- تپش قلب: در این وضعیت، فرد به طور ناراحت کننده ای ضربان قلب خود را احساس می‏کند. تپش قلب در حالت های اضطرابی و برخی بیماری های دیگر قلبی نیز ممکن است پدید آید.
4- خیر یا ادم: در مراحل پیشرفته تر بیماری قلبی (نارسایی قلب) که کارکرد پمپ اشکال پیدا می کند، مایع موجود در بافت های بدن (به ویژه بخشهای پایینی بدن مثل قوزک پاها) به طور کامل تخلیه نمی شود و در زیر جلد انباشته می گردد. البته خیر یا ادم در نتیجه بیماری های واریسی پاها، بیماری کبد، اختلالات کلیوی و... نیز ممکن است پدید آید.
حوادث عروقی مغز (سکته مغزی)
 هنگامی که رگهای تغذیه کننده مغز به شدت آسیب ببینند، خون به سلول های مغزی نمی‏رسد و آنها دچار مرگ خواهند شد که به این حالت «انفارکتوس مغزی» می‏گویند. سکته مغزی هم در اثر تنگی و بسته شدن رگ های مغز پدید می آید و هم به دنبال پاره شدن و خونریزی رگهای مغز. مهم ترین عامل خطر برای حوادث عروقی مغز افزایش فشار خون (پرفشاری خون) است. خطر سکته مغزی در مبتلایان به دیابت که فشار خون بالا هم دارند، دو برابر افرادی است که تنها به پرفشاری خون دچار هستند. این مسأله اهمیت کنترل فشار خون در بیماری دیابت را آشکارتر می سازد.
 نشانه های حوادث عروقی مغز بسته به اینکه کدام قسمت مغز اختلال خونرسانی پیدا کند، بسیار گوناگون هستند. کرختی یا ضعف حرکتی شدید (فلج) در یک نیمه بدن و نابینایی یا تاری دید زودگذر یک چشم از جمله نشانه های حوادث عروقی مغز می باشند.
بیماری رگهای محیطی
 منظور از بیماری رگهای محیطی بیماریهایی است که عروق بیرون از قلب و مغز را گرفتار می کنند. این بیماریها معمولاٌ در نتیجه تنگ شدن رگهایی که خون را به پاها و دستها می‏رسانند، پدید می آیند. کاهش خونرسانی به پاها سبب دو نوع عارضه می شود:
1- قنقار یا یاگانگرن: مرگ بافتی در اثر نرسیدن خون به اندامها که در نهایت به قطع آن عضو می انجامد.
2- لنگش متناوب: به علت تصلب شرایین خونرسانی کنندة پاها، پس از مدتی راه رفتن درد شدیدی معمولاٌ در عضلات پشت ساق پا به وجود می‏آید.
به طور کلی احتمال اینکه مبتلایان به دیابت نیاز به قطع قسمتی از پاهایشان پیدا کنند، 15 تا 40 برابر جمعیت جامعه است. بنابراین پایبندی به توصیه های مربوط به پیشگیری از بیماری‏های قلبی- عروقی و نیز رعایت اصول مراقبت از پاها، برای افراد دیابتی بسیار اهمیت دارد.
اصول پیشگیری از بیماری های قلب و عروق در افراد دیابتی
1- چربی (به ویژه کلسترول) خون خود را کاهش دهید.
کلسترول که نوعی چربی است، در پیدایش و گسترش تصلب شرایین نقش مهمی دارد زیرا می تواند در دیوارة رگها رسوب کند و همراه با عوامل دیگر به تنگی و بسته شدن سرخرگ‏ها بینجامد.
 کلسترول دونوع مهم دارد: یکی کلسترول «بد» (LDL) که موجب بسته شدن رگها و بیماری قلبی-عروقی می شود و دوم کلسترول «خوب» (HDL) که کلسترول اضافی بدن را از بافتها خارج می کند و خطر بیماری قلبی را می کاهد. نوعی از کلسترول که باید غلظت کمی در خون داشته باشد، همان نوع «بد» یا LDL است.
 شما می توانید با پرهیز از مصرف غذاهای پرچربی و رعایت توصیه های پزشکتان، چربی خون خود را در سطح مناسب نگه دارید.
2- فشار خون خود را کنترل کنید
فشار خون بالا افزون بر اینکه فشار بیشتری بر قلب وارد می سازد و نیاز آن به خون را افزایش می دهد، روند تصلب شرایین را هم تسریع می کند و سبب آسیب اندامهای گوناگون بدن می گردد.
3- وزن خود را به حد مناسب برسانید
چاقی عامل خطر مهمی برای افزایش فشار خون است. همچنین چاقی یا اضافه وزن موجب افزایش مقاومت سلول های بدن نسبت به انسولین می شود. شما باید زیر نظر یک پزشک یا متخصص تغذیه وزن بدنتان را به میزان متناسب باقد، جنس و سن خود برسانید.
4- سیگار نکشید
استعمال دخانیات سبب افزایش ضربان قلب و در نتیجه کار قلب می شود و فشار خون را هم بالا می برد. همچنین سیگار بر اثر روی عوامل انعقادی و نیز غلیظ کردن خون احتمال تشکیل لخته و بسته شدن سرخرگ ها را افزایش می دهد. افزون براین، سیگار با اثر بر رگهای کوچک، خونرسانی به بخش های انتهایی اندام ها (به ویژه پاها) را مختل می کند و این عارضه در افراد دیابتی که گرفتاری اعصاب محیطی نیز دارند، بسیار مهم است و خطر قطع عضو را باز هم افزایش می دهد. این آثار جدای از سرطان زایی سیگار است که موجب ناتوانی و مرگ خواهد شد. امروزه سیگار مهم ترین علت قابل پیشگیری سرطان بشمار می آید.
5-قند خون خود را کنترل کنید
 کنترل دقیق قند خون، هم به طور مستقیم و هم به طور غیرمستقیم، نقش مهمی در پیشگیری از بیماریهای عروقی می تواند داشته باشد.
6-فعالیت ورزشی منظم داشته باشید
 پژوهش‏های پزشکی نشان داده اند که داشتن یک زندگی کم تحرک (از نظر بدنی)، صرف نظر از عوامل خطر دیگر، احتمال دیابت، چاقی و بیماری کرونری قلب را افزایش می دهد. پیاده‏روی، دوچرخه سواری، تنیس روی میز، باغبانی و دویدن آرام فعالیتهای بدنی هستند که اثر مفیدی بر تندرستی شما خواهند داشت. توصیه می شود که روزانه 30 دقیقه به فعالیت بدنی بپردازید، می توانید این میزان فعالیت را در سه دوره 10 دقیقه ای (بافاصله) نیز انجام دهید.

 

 

نوشته شده توسط:   میلاد محمود آروین رضائ الان اختر  

شنبه 87 مرداد 19  11:59 صبح
تاریخاهرام سه گانه

مصر یکی از قدیمی‌ترین کشورهای جهان و تمدن آن که در حاشیه رود نیل شکل گرفته در زمره کهن‌ترین تمدن‌ها محسوب می‌شود که از حدود ? هزار سال قبل از میلاد موجود است. مصر باستان سرزمین فراعنه بود و آثار تاریخی مهمی چون اهرام سه‌گانه و معابد بزرگ را از آن دوران به یادگار دارد. در اسطوره‌های سامی محل ظهور پیامبرانی مانند یوسف و موسی را در همان دوران و در سرزمی

دولت قدیم مصر در سال ??? ق. م به دست ایرانیان سقوط کرد. این کشور در روزگار هخامنشی و همچنین در دوران ساسانی (در عهد خسرو پرویز و به مدت ده سال) بخشی از شاهنشاهی ایران بود.

حضور هخامنشیان در مصر به دوران کمبوجیه پسر کوروش باز می‌گردد. او درسال ??? پیش از میلاد، در لشکر‌کشی به مصر توانست مقابل فرعون پسامتیخ سوم از دودمان بیست و ششم فراعنه مصر پیروز شود و آن کشور را به یکی از ساتراپی‌های هخامنشی تبدیل کند.[?]

نیای آنچه امروزه کانال سوئز نام دارد برای نخستین بار از سوی ایرانیان در مصر کنده و راه‌اندازی شد.

در سال ??? ق.م اسکندر این سرزمین را تصرف نمود و تا سال بعد دودمان بطلمیوسیان که از جانشینان اسکندر بودند، بر آن حکمفرما بودند.در سال ?? پیش از میلاد رومیان با غلبه بر کلئوپاترا آخرین ملکه بطلمیوسی مصر را ضمیمه قلمرو روم نمودند. در سال ??? میلادی (?? هجری قمری) در زمان خلیفه دوم، عمر، مسلمانان این کشور را فتح کردند. مصر همواره از سرزمین‌های مهم برای حکومت اسلامی بوده و تا سال ???? میلادی که دولت عثمانی بر مصر تسلط یافت در دست خلفای اموی و عباسی و فاطمی بود. در سال ???? ناپلئون به آن لشکر کشید و در سال ???? میلادی محمدعلی پاشا از طرف دولت عثمانی حاکم آنجا شده و سلسله جدید مصر را تشکیل دادن مصر آورده‌اند

برای مدت‌ها مصر تحت‌الحمایه بریتانیای کبیر بود ولی پس از جنگ جهانی اول بر اثر فشار مردم، استقلال مصر را اعلام کرد. در جنگ جهانی دوم طی سال‌های ???? تا ???? با اینکه مصر بیطرفی خود را اعلام کرده بود اما سرزمین‌های غربی آن در حاشیه دریای مدیترانه از صحنه نبردهای سنگین بین ارتش آلمان و ارتش بریتانیا بود و با انکه آلمانی‌ها فاصله چندانی با کانال سوئز نداشتند، اما در منطقه‌ای به نام العلمین شکست خوردند و همین شکست نقطه آغاز شکست‌های دیگر آنها شد.

مصر در سال ???? به عضویت سازمان ملل متحد در آمد. در سال ???? جمال عبدالناصر به ریاست جمهوری فرانسه به مصر حمله کردند، اما با پشتیبانی شوروی پیشین و بی طرفی آمریکا، بدون نتیجه خاتمه یافت. در طی سال‌های بعد دو جنگ دیگر نیز بین مصر و دیگر کشورهای عربی با اسرائیل رخ داد. (???? و ????


 

نوشته شده توسط:   میلاد محمود آروین رضائ الان اختر  

شنبه 87 مرداد 19  11:8 صبح
                                                  سریر سران خاک پای تو باد (نظامی)

تخت جمشید (Ttakht -e- Jamshid) نام محلی پایتخت داریوش بزرگ است؛ که از لحاظ وسعت، عظمت و شکوه، مهمترین مجموعه باستانی هخامنشی در ایران است. این مجموعه بی نظیر در دامنه کوه رحمت (کوه مهر)، در مقابل جلگه مرودشت و 55 کیلومتری شمال شرقی شیراز قرار دارد. یونانیان و به تبع آنها اروپائیان، گاهی آنرا "پرسه پلیس"، "پرسَپُلیس" (با کسر "پ" اول، فتح "سین" اول و ضم "پ" دوم) یا "پرسپولیس" (persepolis) می خوانند؛ اما نام تاریخی آن که در کتیبه های کاخ ها ثبت شده پارسَه (parsa) به معنای شهر مردمان پارسی است.

مسیر منتهی به تخت جمشید؛ عکس از آنوبانینی
مسیر منتهی به تخت جمشید


آثار تاریخی به جای مانده در آن، از باشکوه ترین مجموعه های تاریخ ایران و جهان است. این بنا در زمان داریوش اول از پادشاهان هخامنشی در سال 518 قبل از میلاد به قصد ایجاد پایتختی آئینی در جلگه مرودشت، بر دامنه کوه مقدس رحمت (کوه مهر) بنیان نهاده شد و ساخت آن جمعا حدود120 سال به طول انجامید.


نمایی از تخت جمشید؛ عکس از آنوبانینی
نمایی از تخت جمشید


مجموعه تخت جمشید به وسعتی حدود 135000 متر مربع و تماما از سنگ ساخته شده است. در میان سنگها از هیچ گونه ملاتی استفاده نشده اما در بعضی نقاط، سنگها را با بست های آهنی به نام دم چلچله ای به هم اتصال داده اند و از چفت هایی سربی استفاده کرده اند.


پله های وروردی به تخت جمشید؛ عکس از آنوبانینی
پله های وروردی به تخت جمشید


مجموعه تخت جمشید شامل هفت کاخ (تالار)، نقوش برجسته، پلکانها،‌ ستونها، ‌و دو آرامگاه سنگی است. جمعا بیش از سه هزار نقش برجسته در ساختمان ها و مقبره های تخت جمشید وجود دارد که به طرز خارق العاده ای هماهنگ می باشند.


تصویری حیرت انگیز از تخت جمشید؛ عکس از آنوبانینی
تصویری حیرت انگیز از تخت جمشید


در قسمت بالای تخت جمشید، در دامنه کوه رحمت؛ دو آرامگاه وجود دارد که آرامگاه اردشیر دوم و اردشیر سوم می باشد. تخت جمشید حدود دویست سال محل سکونت شاهان هخامنشی بوده تا اینکه در 330 پ.م. اسکندر مقدونی (که ایرانیان او را گجسته، بنفرین، پلید و دیو خو نامیده اند) آنرا سوزاند. تاریخ نگاران در مورد علت این آتش سوزی اتفاق رای ندارند. عده ای آنرا ناشی از یک حادثه غیر عمدی می دانند، عده ای دلیلش را جلب خوشنودی و ارضای بوالهوسی های "طائیس" روسپی مشهور آتنی توسط اسکندر دیو خو؛ و برخی این اقدام اسکندر را تلافی ویرانی شهر آتن (و معبد آرتیمیس در آن) بدست خشایارشا می دانند. البته آنوبانینی نظرات دیگری در این باره شنیده است؛ به طور مثال برخی بر این باورند که نابودی تخت جمشید به دست اسکندر مقدونی روی نداده و حتی بر این باورند که پای اسکندر مقدونی هیچگاه به این منطقه نرسیده است.


مقبره اردشیر دوم؛ تخت جمشید؛ عکس از آنوبانینی
مقبره اردشیر دوم؛ تخت جمشید


مقبره اردشیر سوم؛ تخت جمشید؛ عکس از آنوبانینی
مقبره اردشیر سوم؛ تخت جمشید


درون مقبره اردشیر دوم؛ تخت جمشید؛ عکس از آنوبانینی
درون مقبره اردشیر دوم؛ تخت جمشید


از میان کاخ های تخت جمشید کاخ آپادانا از همه قدیمی تر و باشکوهتر بوده است. ساختن این کاخ به دستور داریوش (521-485 پ.م.) در حدود سال 515 پ.م. آغاز شده و سی سال به طول انجامیده است. این کاخ 3660 متر مربع مساحت دارد. تالار اصلی 36 ستونی (6*6) و در شرق و غرب و شمال دارای ایوانهای 12 ستونی (2*6) است؛ مهمترین نقوش تخت جمشید در پله های ایوان شرقی که گویا در ابتدا ورودی اصلی کاخ بوده حکاکی شده اند.  ارتفاع ستون های آپادانا تقریبا بیست متر و بسیار مستحکم بوده؛ به نحوی که تا زمان قاجار هنوز 13 ستون از ستونهایش بر افراشته باقی مانده بود.
کاخ دیگری که همزمان با آپادانا ساخته شده کاخ داریوش (تَچَر) است که به دلیل آنکه با سنگهای خاص بسیار صیقلی ساخته شده است معاصران آنرا تالار آیینه نامیده اند. این کاخ دارای 12 ستون (3*4) و ایوانی در جنوب با 8 ستون (2*4) است؛ و به عنوان سکونتگاه شاه مورد استفاده قرار میگرفته است.


بخش باشکوهی از آثار به جای مانده در تخت جمشید؛ عکس از آنوبانینی
بخش باشکوهی از آثار به جای مانده در تخت جمشید


کاخ مهم دیگر کاخ صد ستون است که ساختن آن توسط خشایار شاه (486-465 پ.م.) در حدود سال 470 پ.م. آغاز شده و بیست سال به طول انجامیده. این کاخ با 4700 متر مربع مساحت وسیعترین کاخ تخت جمشید است؛ که ایوانی 16 ستونی (2*8) درشمال دارد. ارتفاع ستونهای کاخ 14 متر بوده و ساخت آن در زمان اردشیر اول (465-424 پ.م.) پایان یافته است.
پلکان ورودی اصلی تخت جمشید که در شمال غربی واقع است، توسط خشایار شاه ساخته شده و جمعا 111 پله در هر سمت دارد. طول هر پله 6.90 متر، به عرض 38 سانتیمتر و ارتفاع هر پله 10 سانتیمتر است؛ که برای حرکت آسان و محترمانه افراد بسیار مناسب بوده است.


بخش باشکوهی از آثار به جای مانده در تخت جمشید؛ عکس از آنوبانینی
بخش باشکوهی از آثار به جای مانده در تخت جمشید


در بالای پلکان اصلی "دروازه ملل" قرار دارد که کتیبه ای به سه زبان پارسی باستان، عیلامی و بابلی (هر یک 20 سطر) در سر در آن نگاشته شده است که در آن خشایار شاه پس از ستایش اهورمزدا و معرفی خود آورده است: گوید، خشایار شا: این بارگاه همه ی ملل (دروازه ی ملل) را من به توفیق اهورمزدا ساختم...
کاخ خشایار شاه، کاخ مرکزی (تالار شورا) کاخ اندرونی و حرم سرا و کاخ خزانه از دیگر بناهای مهم
تخت جمشید است.
پس از معرفی اجمالی بناهای
تخت جمشید باید گفت هیچگاه هخامنشیان عادت باستانی کوچ کردن را فراموش نکردند و معمولا همه ی سال را در یک جا به سر نمی‌بردند، بلکه بر حسب اقتضای آب‌و‌هوا، هر فصلی را در یکی از پایتخت‌های خود سر می‌کردند. در فصل سرما، در بابل و شوش اقامت داشتند و در فصول گرم به همدان می‌رفتند که هوای لطیف و خنک داشت. این شهرها پایتخت به معنی اداری، سیاسی و اقتصادی بودند. اما دو شهر دیگر هم بودند که پایتخت آیینی هخامنشیان به شمار می‌رفتند. یکی پاسارگاد که در آنجا آیین و تشریفات تاجگذاری شاهان هخامنشی برگزار می‌شد و دیگری "پارسه" (تخت جمشید) که برای پاره‌ای تشریفات از جمله برگزاری جشنها و به ویژه جشن نوروز و تبریک سال نو (توسط فرستادگان ملل مختلف امپراتوری ایران به پادشاه) به کار می‌آمد و به طور کلی مکانی مقدس  و خجسته شمرده میشد. این دو شهر "زادگاه" و "پرورشگاه" و به اصطلاح؛ "گهواره" پارسیان به شمار می‌رفت که گور بزرگان و نام‌آوران خود را در آنها قرار می دادند. البته از این دو؛ تخت جمشید یا همان پارسه بیش‌تر اهمیت داشته، به همین دلیل؛ اسکندر مقدونی آن را آتش زد تا گهواره و تکیه‌گاه دولت هخامنشی را از میان ببرد و به ایرانیان بفهماند که دیگر دوره فرمانروایی ایرانیان و دوران شکست های پی درپی رومیها به سر آمده است.


بخش باشکوهی از آثار به جای مانده در تخت جمشید؛ عکس از آنوبانینی
بخش باشکوهی از آثار به جای مانده در تخت جمشید


نام اصلی این شهر پارْسَهْ بوده که از نام قوم پارسی آمده است. پارسه به همین صورت، در سنگ نوشته خشیارشاه بر درگاه "دروازه ملل" نوشته شده و در لوحه‌های عیلامی مکشوفه از خزانه و باروی تخت جمشید هم آمده است. یونانیان از این شهر آگاهی کمی داشته‌اند، به دلیل این که پایتخت اداری نبوده و در جریان‌های سیاسی، که مورد نظر یونانیان بوده، قرار نمی‌گرفته است. علاوه بر این؛ احتمال دارد که به خاطر احترام ملی و آئینی شهر پارسه، خارجیان مجاز نبوده‌اند به این مکان‌ها رفت‌‌ و آمد کنند و همین عامل باعث گردیده در باب آن آگاهی‌های زیادی به دست نیاورند؛ آنچنانکه تا پایان دوره قاجار، سیاحان اروپایی کمتر می‌توانستند در باب امام‌زاده‌های ایرانی تحقیق کنند.


آثار به جای مانده در تخت جمشید؛ عکس از آنوبانینی
آثار به جای مانده در تخت جمشید


نام مشهور تخت جمشید، یعنی پِرْسِهْ پُلیس (Perse Polis) ریشه غربی دارد. در زبان یونانی، پْرسهْ‌پُلیس و یا صورت شاعرانه آن پِرْسِپ‌ْتوُلیس Persep tolis لقبی است برای آتنه، الهه خرد و صنعت و جنگ، و "ویران‌کننده شهرها" معنی می دهد. این لقب را آشیل، شاعر یونانی سده پنجم پ.م. در چکامه مربوطه به پارسیان، به حالت تجنیس و بازی با الفاظ، در مورد "شهر پارسیان" به کار برده است (سوکنامه پارسیان، بیت 65). این ترجمه نادرست، به صورت ساده‌ ترش، یعنی پرسه پلیس، در کتب غربی رایج گشته و از آنجا به مردم امروزی رسیده است.  خود ایرانیان نام "پارسه" را چند قرن پس از برافتادنش فراموش کردند؛ چون کتیبه‌ها را دیگر نمی‌توانستند بخوانند. درکتیبه های دوره ساسانی آنرا "صدستون" ‌نامیده اند. البته مقصود از این نام، تنها کاخ صدستون نبوده، بلکه همه بناهای روی صفه را بدان اسم می‌شناخته‌اند. در دوره‌های بعد؛ در خاطره مردم فارس، "صدستون" به "چهل‌ستون" و "چهل‌منار" تبدیل شد؛ و حتی در یکی از اسناد قرن چهارم هزارستون نامیده شده است. اما مهمترین نامی که بعد از اسلام این اثر بدان نام باز شناخته میشده مسجد (مزگت) سلیمان بوده است.


آثار به جای مانده در تخت جمشید؛ عکس از آنوبانینی
آثار به جای مانده در تخت جمشید


دست کم از اواخر قرن سوم تا اواسط قرن نهم "پارسه" را مسجدی می شناخته اند که توسط سلیمان پیامبر ساخته شده است. پیامبری که جنیان و دیوان را تحت تسلط داشته و احتمالا با کمک آنان ساخته شده است. و در بعضی اسناد سلیمان را با جمشید پادشاه اسطوره ای ایران یکی دانسته اند؛ و احتمالا این هم یکی از عواملی است که به تدریج نام این محل از مسجد سلیمان به تخت (قصر) جمشید تغییر پیدا کند.
پس از برافتادن هخامنشیان، خط و زبان آنها نیز بتدریج نامفهوم شد و تاریخ آنان از یاد ایرانیان برفت. خاطره‌‌ شان با یاد پادشاهان افسانه‌ای پیشدادی و نیمه تاریخی کیانی درهم آمیخت و بنای شکوهمند پارسه را کار جمشید دانستند و کم‌کم این نام افسانه‌ای را بر آن بنا نهادند. جمشید پادشاه اسطوره ای ایران است که در شاهنامه فردوسی، ساختن کاخهای باشکوه به او نسبت داده شده است.

سوی
تخت جمشید بنهاد روی
                                                چو انگشتری کرد گیتی بر اوی (
شاهنامه)

کارهای ساختمانی
تخت جمشید به فرمان داریوش بزرگ در حدود 518 پ.م. آغاز شد. بخش بزرگی از یک دامنه نامنظم سنگی را مطابق نقشه معماران، تا ارتفاع معینی که مورد نظرشان بود، تراشیدند و کوتاه و صاف کردند و گودی ها را با خاک و تخته‌سنگ‌های گران انباشتند. قسمتی از نمای صفه را از صخره طبیعی تراشیدند و بخشی دیگر را با تخته‌سنگ‌های کثیرالاضلاع کوه پیکری که بدون ملاط بر هم گذاشتند برآوردند و برای آنکه این سنگ‌های بزرگ بر هم استوار بمانند آن‌ها را با بست‌های دم چلچله‌ای آهنی به هم پیوستند و روی بست‌ها را با سرب پوشانیدند. این تخته سنگ‌ها یا از سنگ آهکی خاکستری رنگی است که از کوه و تپه‌های اطراف صفه استخراج می‌شده و یا سنگ‌های آهکی سیاهی شبیه به مرمر است که از کانهای مجدآباد در 40 کیلومتری غرب تخت‌جمشید می‌آورده‌اند. خرده سنگ‌ها و سنگ‌های بی‌مصرف حاصل از تراش و تسطیح صخره را نیز به درون گودها ریختند. شاید در همین زمان بوده است که آب انبار بزرگ چاه مانندی در سنگ صخره و در دامنه کوه‌ مهر به عمق 24 متر کندند.
پس از چند سال، صاف کردن صخره طبیعی و پر کردن گودی‌ها به پایان رسید و تخت هموار گشت. آنگاه شروع به برآوردن شالوده بناها کردند. در دامنه آن قسمت از کوه رحمت که مشرف بر تخت است؛ آبراهه‌هایی کندند و سر این آبراهه‌ها را در یک خندق بزرگ و پهن، که در پشت دیوار شرقی تخت کنده بودند، گذاشتند تا آب باران کوهستان از راه آن خندق به جویبارهایی در جنوب و شمال صفه راه یابد و وارد محوطه نشود. بدین گونه خطر ویرانی بناهای روی تخت‌، به دلیل سیلاب جاری از کوهستان از میان رفت. اما بعدها که این خندق پر شد، آب باران قسمت اعظم برج و باروی شرقی را کند و به درون محوطه کاخ‌ها ریخت. در هفتاد سال گذشته؛ باستان‌شناسان این خاک‌ها را بیرون ریختند و چهره بناها را دوباره روشن ساختند.


آبراهه های احداث شده در تخت جمشید؛ عکس از آنوبانینی
آبراهه های احداث شده در تخت جمشید


چاه ایجاد شده برای ذخیره آب باران؛ عکس از آنوبانینی
چاه ایجاد شده برای ذخیره آب باران


در اواخر سال 1312 شمسی، بر اثر خاکبرداری در گوشه شمال غربی تخت جمشید، حدود چهل هزار لوحه گلی به شکل و قطع مهرهای نماز بدست آمد. بر روی این الواح کلماتی به خط عیلامی نوشته شده بود. پس از خواندن معلوم شد که این الواح عیلامی اسناد خرج ساختمان قصرهای تخت جمشید می باشد. از میان الواح بعضی به زبان پارسی باستان و خط عیلامی است.
با استفاده از کتیبه های باستانی کشف شده در
تخت جمشید مشخص شد که چهار زبان مهم بابلی (اکدی)، عیلامی، پارسی باستان و آرامی تقریبا به طور همزمان، کمابیش، در آن دوره مورد استفاده قرار میگرفته که در بین آنها پارسی باستان با 36 نشانه برای واج ها و دو نشانه برای جداکردن واژه ها از یکدیگر (میخ کج \ و علامت >) آسانترین خط بود که مانند دیگر زبانهای مرسوم در آن زمان از چپ به راست نوشته میشد ولی تنها در استفاده از نماد میخی با آن زبانها شباهت داشت. از 36 نشانه پارسی باستان 3 نشانه برای مصوت ها ( a وi  و u) و بقیه برای نشان دادن یک هجا (یک صامت + یک مصوت) به کار میرفتند. در ضمن 8 نماد نیز در این زبان استفاده میشد که برای اورمزد (اهورامزدا) 3 نشانه، برای کشور (دهیو) 2 نشانه و برای خدا، شاه و میهن (بوم) هر کدام یک نشانه به کار رفته است.


آثار به جای مانده در تخت جمشید؛ عکس از آنوبانینی
آثار به جای مانده در تخت جمشید


توضیح دیگر در مورد زبان کتیبه ها آنکه اکثر کتیبه ها روایت عیلامی نیز دارد اما یکی از کتیبه های تخت جمشید تنها به عیلامی نوشته شده و روایت پارسی باستان ندارد. خط میخی عیلامی که از پارسی باستان کهن تر است دارای 300 نشانه بوده و با هیچ کدام از زبان های هند و اروپایی و سامی شباهت ندارد. مشخص شده که حسابداران هخامنشی از آن برای نگاشتن استفاده می کرده اند. در مورد بابلی که گویا قدیمیترین و مشکلترین خطوط بوده نیز باید گفت که به زبان مادی بسیار نزدیک بوده و اکثر کتیبه ها روایت بابلی نیز دارند. ( حتی بعضی از پژوهشگران بزرگ با توجه به اینکه هنوز هیچ کتیبه ای که زبان و خط مادها را به درستی مشخص کند یافت نشده است این زبان را زبان مادی می دانند.)
زبان آرامی نیز که زبانی سامی است توسط دبیران کوروش کبیر مورد استفاده بوده و کتیبه ای در
نقش رستم به این زبان یافت شده است.


آثار به جای مانده در تخت جمشید؛ عکس از آنوبانینی
آثار به جای مانده در تخت جمشید


با کشف الواح گلی تخت جمشید شهرت نابجایی را که می گفتند قصرهای تخت جمشید مانند اهرام مصر با ظلم و جور و بیگاری گرفتن رعایا ساخته شده باطل گشت. زیرا این اسناد حکایت از آن دارد که به تمام کارگران این قصرها، اعم از عمله، بنا، نجار، سنگتراش، معمار و مهندس مزد می دادند و هر کدام از این الواح، سند هزینه یک یا چند نفر است. کارگرانی که در بنای تخت جمشید دست اندرکار بودند؛ از ملتهای مختلف، چون ایرانی، بابلی، مصری، یونانی، عیلامی و آشوری تشکیل می شدند که همه آنان رعیت دولت شاهنشاهی ایران به شمار می رفتند. گذشته از مردان، زنان و دختران نیز به کار گل مشغول بودند. مزدی که به کارگران می دادند غالبا جنسی بود نه نقدی، که آنرا با یک واحــد پـول بابلی به نام "شکــل" سنجیده و برابر آن را به جنس پرداخت می کردند. اجناسی را که بیشتر به کارگران می دادند و مزد آن محسوب می شد عبارت بود از: گندم و گوشت.
کتیبه های کشف شده در
تخت جمشید؛ جدا از لوح ها گلی و سکه ها؛ در مجموع بیست و پنج عدد است که از آن میان 9 کتیبه از داریوش (521-485 پ.م.) ؛ 12 کتیبه از خشایارشاه(486-465 پ.م.) و دو کتیبه از اردشیر اول (465- 424 پ.م.)؛ یک کتیبه از اردشیر دوم (404-359 پ.م.) و یک کتیبه از اردشیر سوم (359-338 پ.م.) است.
از آنچه امروز از
تخت جمشید بر جای مانده؛ تنها می توان تصویر مبهمی از شکوه و عظمت کاخها در ذهن مجسم کرد. با این همه می توان به مدد یک نقشه تاریخی که جزئیات معماری ساختمان کاخها در آن آمده باشد و اندکی بهره گیری از قوه تخیل، به اهمیت و بزرگی این کاخها پی برد. نکته ای که سخت غیر قابل باور می نماید این واقعیت است که بخش هایی از این مجموعه عظیم و ارزشمند هزاران سال زیر خاک مدفون بوده تا اینکه در حدود 70 سال قبل کشف شد.


 

نوشته شده توسط:   میلاد محمود آروین رضائ الان اختر  

شنبه 87 مرداد 19  11:5 صبح

                                                 

                                   مقبره سلطنتی نقش رستم :

 

                                                  

 

 تلاشهای داریوش از آنجا که در مکانی ، در نزدیکی تخت جمشید ، به نام نقش رستم نیز کارهایی را دنبال کرده ، دوچندان داریوش بی شک در آغاز سلطنت خود تصمیم میگیرد که مقبره خود را در درون صخره ای حفر کند که در 6 کیلومتری تخت جمشید قرار دارد. برای این کار وی صخره ای را به ارتفاع 64متر انتخاب می کند . قسمت پایین مقبره در ارتفاع 15متری زمین است و ارتفاع نما به بیش 22 متر می رسد با خالی کردن درون صخره فضای بزرگی به صورت یک دالان ایجاد شده است که سه اتاق دارد با تاق هلالی به آن باز میشود . هر یک از اتاقها شامل سه دخمه است که در صخره کنده شده است . نما به معنای اخص کلمه – در بخش صلیبی شکل از سه ردیف نقش افقی چسبیده به هم تشکیل شده است. در ردیف پاینی کنده کاری نشده است. ردیف وسطی 4ستون دارد و دری بین دو ستون وسطی قرار دارد : این ردیف کاخ سلطنتی را نمایش می دهد. بر این ردیف شاه بازنمایی شده است که بر سکویی سه پله ای در برابر محراب آتش نشسته است ، نمایندگان 30 قوم تحت انقیاد جایگاهش را حمل می کنند . بر فراز کل صحنه تمثالهای الهی مشاهده می شود شخصیت های دیگر ، چون نگهبان (جاویدها؟) و اشراف نیز ترسیم شده اند بعضی بی سلاحند و شاید به طور استعاری عزاداری رسمی دربار را نمایش می دهد؛ برخی دیگر مسلح اند: دونفر از آنان با نوشته معرفی شده اند : گوبروو و اسپکانا (DNc-d) .

 

     آرامگاه داریوش به وضوح با دو نوشته سلطنتی قابل شناسایی است (DNa , Dnb). جانشیانان به او امتثال کردند و آرامگاه هایی در مجاور مقبره داربوش در صخره باری خود ترتیت داده اند . آنان بی آنکه در طرح اصلی چندان دستی ببرند ، تغییرهای خاصی در آن وارد کرده اند . چون این ارامگاه ها فاقد نوشته هستند ، تصور میشود به خشایارشا ، اردشیر اول و داریوش دوم باشد ، چنانکه دیدوروس سیسیلی آن را متذکر میشود :« در بخش ارگ در چهار پلتر*ی( plethre : واحد اندازه گیری مسافت در یونان قدیم ، برابر 29/6 متر) در 120متری کوهی است که شاهی خوانده میشود و مقبره شاهان در ان جای گرفته است ، صخره به واقع خالی شده است و در وسط آن چند اتاق است   که گورها در آنها جای گرفته است (کتاب7،فصل71،بند7). دیودورویس  مشکلات فنی دفن جسد در این مکان را نیز خاطر نشان می کند : « چون شیب ساختگی برای ودخل ایجاد نکرده بودند ، اجساد را به کمک ابزارهایی تا اتاقها بالا می بردند. » این متن یاد آور نوشته کتسیاس درباره آرامگاه دایوش است :

 

" داریوش فرمان داد بر کوهی که دو قله داشت ، آرامگاهی برایش برپا سازند پس چنین کردند . آنگاه که میل بازدید از آن بر وی چیره شد ، کلدانیان و خویشاوندان او را از آن منع نمودند؛ اما نزدیکانش خواستند تا بدان فرا روند ؛ وقتی چشم موبدانی که بالایشان میکشیدند بدانها افتاد ، از بیم ریسمانها را رها کردند؛نزدیکان شاه

بیافتادند و بمردند. داریوش از این واعه سخت اندوهگین شد و فرمان داد ریسمان کشندگان را که چهل تن بودند گردن زنند (پرسکا § 15) " .

سرانجام باید گفت که شاد این مکان نیز مانند بیستون با پردیسی آراسته شده بود ، البته اگر بپذیریم که نقش رستم همان نوپیس تش (Nupista?) {مکان نوشتارها} است که نام آن در بعضی الواح تحت جمشیدآمده است .


 

نوشته شده توسط:   میلاد محمود آروین رضائ الان اختر  

شنبه 87 مرداد 19  10:57 صبح

چند مطلب درباره ی استان هرمزگان

 

نقشه تقسیمات استان هرمزگان؛ عکس از سازمان نقشه برداری کشور
نقشه تقسیمات
استان هرمزگان؛ عکس از سازمان نقشه برداری کشور


در تقسیمات کشوری بیشترین گستره استان هرمزگان تا سال 1345 در محدوده استان کرمان قرار داشت. در سال 1346 این این بخش، از استان کرمان جدا شد و به استان ساحلی و سرانجام در سال 1355 به استان هرمزگان تغییر نام پیدا کرد.
تاریخ این منطقه و زندگی مردمان ساکن در آن در واقع بخشی از تاریخ خلیج فارس بوده و با آن پیوندی ناگسستنی یافته است.
بنا بر تحقیق آنوبانینی پیش رفتگی اقیانوس هند که امواج آن بر کناره استان های سیستان و بلوچستان، هرمزگان، بوشهر و خوزستان بوسه می زند از زمان هخامنشیان به نام خلیج فارس خوانده می شده است. نزدیکی خلیج فارس به پایتخت دولت هخامنشی باعث توجه آنها به این محدوده نیلگون شده و تسلط بر آنرا در جهت حراست از کیان خود ضروری می دانستند. از اینرو برخی از مورخان بر این باورند که بندرعباس در دوره هخامنشی وجود داشته و دارای اهمیت بوده است. این عنایت تا سلسله های بعدی نیز استمرار یافته به طوریکه طبق اسناد موجود تاریخی در دوران داریوش هخامنشی و انوشیروان ساسانی، کشتی های تجاری از خلیج فارس و بنادر آن استفاده کرده و تا مرزهای سیلان و حتی چین را در می نوردیدند.
بندرلنگه نیز در دوره هخامنشی از بنادر مهم تجاری خلیج فارس بوده که به دلایل تاریخی دستخوش سیر قهقرایی می گردد تا مجددا در قرون اخیر این بندر همراه با بندر کنگ (با ضم کاف) که در 5 کیلومتری آن قرار دارد دارای اهمیت تجاری شود. این بنادر در دوران سلسله های زندیه و قاجاریه، مرکز تجارت مروارید بوده و از رونق اقتصادی شایان توجهی برخوردار می شوند؛ به نحوی که بندر کنگ در دوره قاجار به عروس بنادر اشتهار می یابد. جهانگردان عرب و اروپایی در سفرنامه های خود از رونق تجارت بازارهای بزرگ و نظافت کوی و برزن این شهرها سخن گفته اند. بر طبق این سفرنامه ها در هرمز قدیم کوچه ها را با حصیر و حتی در بعضی نقاط با قالی فرش می کرده و برای جلوگیری از گرمای آفتاب پرده های کتانی زیبا بر پنجره ها می آویختند. صدور انواع کالاهای تجارتی مانند نیشکر، نیل، مروارید و فرآورده های کشاورزی و دامی از هرمز به هند و اروپا خود نشان از آبادانی این شهر می دهد. گفته شده که برای تیمور لنگ گورکانی بهترین انواع لولو و مروارید را از هرمز به ارمغان می آوردند. بعضی از آثار تاریخی به جا مانده در استان که هر کدام مربوط به دوره ای از تاریخ دیرپا و پرفراز و نشیب این خطه است منعکس کننده قدمت، دیرنگی و شکوفایی تمدن آن است. هر چند بیشتر آثار باستانی استان مربوط به دوران صفویه و بعد از آن است و اکثر بناهای قدیمی دستخوش تطاول طبیعت شده و یا با هجوم و تاراج اقوام تجاوزگر از میان رفته، ولی بعضی از این آثار به جا مانده مانند قلعه فین که تاریخ بنای آنرا زمان اردشیر بابکان می دانند و یا خرابه های شهر باستانی خریس در قشم که مربوط به دوره مادها است؛ این حقیقت را که منطقه هرمزگان نیز از گذشته کانون و پذیرای تمدنی کهن بوده، به اثبات می رساند.
پس از رخداد رنسانس و به ویژه انقلاب صنعتی که نتیجه تبعی آن رشد کشورهای اروپایی و گسترش استعمار و تجاوزگری در جهان بود؛ اقیانوس هند، آنچنان که آنوبانینی دریافته است؛ خلیج فارس و بنادر و جزایر واقع در آن مورد هجوم غرب قرار گرفت. پرتغالی ها نخستین اروپائیانی بودند که اولین کشتی های خود را به فرماندهی واسکودوگاما در سال 1498 میلادی و ناوگان بعدی را به فرماندهی البوکرک در سال 1507 میلادی به خلیج فارس اعزام داشتند. در سال 914 هجری شمسی که حکومت مرکزی ایران ضعیف و دستخوش تفرقه و بی سیاستی بود، جزیره هرمز به تصرف ارتش متجاوز پرتغال درآمده و سیف الدین، حاکم جزیره در نبردی نابرابر شکست خورد و متواری شد. پرتغالی ها بیش از یک قرن بر هرمز، کیش و بندرعباس مسلط بوده و مقدرات مردم آنرا در دست خود گرفتند. سایر دول استعمارگر اروپا نیز مانند انگلیس و هلند و حتی فرانسه در کسب منافع تجاری از همتای پرتغالی خود عقب نمانده و هر یک به نوبه خود سهمی از این خوان گسترده می خواستند تا اینکه سرانجام در سال 1031 هجری قمری، شاه عباس صفوی با استفاده از رقابت موجود بین دول فوق و توسط سردار خود امام قلی خان با اقدام نظامی به سلطه 117 ساله پرتغالیها خاتمه داد. به پاس این پیروزی؛ بندر گمبرون به نام بندرعباس خوانده شد و رونق خود را از آن زمان آغاز کرد.

 

نوشته شده توسط:   میلاد محمود آروین رضائ الان اختر  

         یک جام طلا که به گفته کارشناسان به دوره شاهنشاهی هخامنشیان در ایران تعلق دارد در بریتانیا به حراج گذاشته می شود.


صاحب این جام، که قدمت آن به سده های سوم یا چهارم قبل از میلاد می رسد، گفته است که این شیئی فلزی را از پدر بزرگ خود، که یک خریدار و فروشنده سیار فلزات اسقاطی و اثاثیه کهنه بود، به ارث برده و تا همین اواخر آن را فراموش کرده بود.


این جام از یک قطعه طلای یکپارچه ساخته شده و در دو طرف آن، چهره های یک زن دیده می شود که بر پیشانی آنها تصاویری از مار نقش بسته است. این اثر باستانی توسط موسسه حراج دوک در شهر دورچستر، واقع در استان دورست بریتانیا، حراج خواهد شد و انتظار می رود به بهایی حدود پانصد هزار پوند (نزدیک به یک میلیون دلار) به فروش برود.آقای وبر، صاحب این جام، گفته است که پدر بزرگ او، ویلیام اسپارک، دردهه های 1930 و 1940 به شغل خرید و فروش فلزات قراضه در دورست اشتغال داشت و این جام را نیز ظاهرا به عنوان یک قطعه فلز قراضه خریداری کرده بود.


جام فراموش شده


آقای وبر گفته است که از آنجا که پدر بزرگش معمولا به خرید و فروش اجناس قراضه برنجی و مفرغی مشغول بود، او نیز همواره تصور می کرده که این جام احتمالا از همین فلزات ساخته شده است. وی به خاطر می آورد که هنگام کودکی با این شیئی بازی می کرد اما بعدا آن را در گوشه ای گذاشت و به دست فراموشی سپرد.سال گذشته، آقای وبر هنگام اثاث کشی به خانه جدید، جام فلزی را در گوشه ای پیدا کرد و برای آزمایش به موزه بریتانیا فرستاد.


کارشناسان موزه پس از انجام آزمایش هایی، اعلام کردند که این شیئی از جنس طلاست و قدمت آن را نیز بین دو هزار و چهارصد تا دوهزار پانصد سال پیش تعیین کردند. پیتر نورثور، کارشناسی که این جام را بررسی کرده، می گوید که نحوه ساخت جام و ترکیب طلای به کار رفته در آن با شیوه های زرگری در عصر هخامنشیان در ایران انطباق دارد. شاهنشاهی هخامنشی در نیمه قرن ششم قبل از میلاد توسط کورش پارسی تاسیس شد و در اوج قدرت خود، بر بخش عمده ای از جهان متمدن آن زمان حکومت می کرد. با شکست داریوش سوم، آخرین پادشاه هخامنشی از اسکندر مقدونی در سال 330، سلسله شاهنشاهی هخامنشی برچیده شد.

 
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >
لیست کل یادداشت های این وبلاگ