سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دنیای اطلاعات علمی
دانش بدون توفیق بهره نمی دهد . [امام علی علیه السلام]

نوشته شده توسط:   میلاد محمود آروین رضائ الان اختر  

جمعه 87 مرداد 18  7:14 عصر

                                          1- توانایی ها

اسرائیل :
اسرائیل در قبال توانایی هسته ای اش موضعی مبهم اتخاذ کرده است. به گونه ای که دارا بودن سلاح اتمی را نه تأیید می کند و نه رد می کند. این ابهام برای اسرائیل سود و زیان هایی را به همراه داشته است. این تلقی گسترده همسایگان که اسرائیل یک قدرت هسته ای است موجب بازدارندگی خطراتی شده که منافع اسرائیل را تهدید می کند. با این وجود گفته می شود که سوءظن به توانایی هسته ای اسرائیل باعث افزایش تنش در منطقه و سدی در راه مذاکرات منطقه ای شده است. در همین حال فقدان موضع گیری رسمی اسرائیل در قبال وضعیت هسته ای اش، باعث شده این حکومت از مجازات های جهانی از قبیل تحریم اقتصادی و فشار بین المللی مصون بماند. اکثر متخصصان و تحلیلگران با این موضوع که اسرائیل امکانات پیشرفته هسته ای در اختیار دارد، موافقند و پذیرفته اند که این حکومت پیشرفته ترین برنامه هسته ای در خاورمیانه را در اختیار دارد. فعالیت هسته ای اسرائیل در تأسیسات «دیمونا» متمرکز است.

مصر :
به نظر می رسد برنامه هسته ای مصر محدود به تحقیقات نیروگاهی باشد که از اواخر دهه 1950 آغاز شده است. مرکز تحقیقات هسته ای «انشاس» این کشور، دارای یک راکتور تحقیقاتی دو مگاواتی ساخت شوروی سابق است و یک راکتور تحقیقاتی آب سبک. 22 مگاواتی ساخت آرژانتین در دهه 1970 به نظر رسید که این کشور درصدد دستیابی به سلاح هسته ای است. اما این هدف کنار گذاشته شد. اخیراً مصر از طرح خاورمیانه عاری از سلاح های هسته ای حمایت کرده است. توافق این کشور با منع گسترش سلاح های هسته ای تا حدی تحت تأثیر رقابت با اسرائیل و سوءظن به قدرت سلاح های هسته ای این حکومت است.

2- عضویت در پیمان های عدم تکثیر

اسرائیل :
اسرائیل از امضای پیمان منع گسترش هسته ای (NPT) سرباز زده است. این به دلیل سیاست این حکومت در قبال موضع مبهم در مورد وضعیت هسته ای اوست و این گونه اسرائیل دست خودش را برای آینده باز گذاشته است. از بسیاری جهات این سیاست صادقانه تر از کشورهایی است که با وجود امضای NPT در تلاش برای رسیدن به سلاح هسته ای هستند.

عراق (در دوران صدام) :
با وجود آن که عراق در سال 1969، NPT را امضا کرد اما در فاصله سال های 1998 تا 2002، وقعی به آن ننهاد. در دسامبر 1998، رژیم صدام حسین، بازرسان تسلیحات آژانس بین المللی انرژی اتمی و سازمان ملل متحد را از عراق اخراج کرد. از آن زمان تا نوامبر سال 2002، عراق مفاد NPT را رعایت نکرد تا این زمان که دوباره به بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی و سازمان ملل مجوز بازرسی داد. این دو در پی فشار گسترده آمریکا و جامعه بین الملل رخ داد.

ایران :
ایران در سال 1979، NPT را امضا کرد. به جبر همین پیمان، ایران بارها مورد بازرسی آژانس بین المللی انرژی اتمی قرار گرفته است. این کشور آشکارا با بازرسان این آژانس همکاری کرده است و آژانس نتوانسته شواهدی مبنی بر نقض NPT بیابد. با این وجود ایران و آژانس بین المللی انرژی اتمی از نیمه دوم سال 2002 وارد گفت و گو شده اند و این گفت و گو تاکنون نیز ادامه داشته و طرفین سعی در ارضای شرایط و خواسته های یکدیگر دارند.

لیبی :
لیبی در سال 1975 به NPT پیوست و در سال 1980 تحت نظارت مستقیم آژانس بین المللی انرژی اتمی قرار گرفت. این کشور به تازگی تحت فشار آمریکا، برنامه های هسته ای خود را به تعلیق درآورده است.

سوریه :
سوریه در سال 1968 به NPT پیوست و یک سال بعد آن را به رسمیت شناخت.

مصر :
مصر NPT را در سال 1981 پذیرفت و از سال 1982 نظارت مستقیم آژانس را در بازرسی ها پذیرفت. با این وجود از کنفرانس بازنگری 1995، مصر به یکی از پرسروصداترین منتقدان NPT تبدیل شده است. مصر از موضع مبهم اسرائیل در قبال توانایی هسته ای اش نگران است و ناتوانی جامعه بین الملل برای اعمال فشار و یا تنبیه اسرائیل برای پذیرش NPT مصر را ناامید کرده است.

بررسی انگیزه ها

اسرائیل :
حکومت اسرائیل که با همسایگانی دشمن، محاصره شده، همیشه احساس تهدید می کند. از زمان اعلام موجودیت در سال 1948 اسرائیل همواره در گزند جنگ با اعراب و گروه های فلسطینی بوده است. تل آویو جنگ هایی با مصر، سوریه، عراق، اردن و لبنان داشته است و حالا هم دست به گریبان جمعیت فلسطینی در درون مرزهای خودش است. گذشته از تهدیدات مستقیم از سوی همسایگانش، اسرائیل احساس می کند امنیتش از سوی دیگر حکومت های منطقه نیز در معرض خطر است.
با این وجود، هرگاه که اسرائیل خواسته با نیروی نظامی امنیتش را برقرار کند، با فشار بین المللی برای تعدیل رفتارش با فلسطینیان روبه رو شده است. سازمان ملل متحد بارها اسرائیل را برای برخوردهای خشن با شبه نظامیان فلسطینی سرزنش کرده است. همچنین برتری فرضی قدرت نظامی اسرائیل باعث شد تا همسایگانش برای ایجاد توازن دست به ائتلاف بزنند تا به اسرائیل فشار بیاورند.

عراق :
شکست عراق در جنگ خلیج در سال 1991 از زیاده خواهی این رژیم در سطح داخلی و منطقه ای نکاست. صدام حسین می پنداشت سلاح های کشتار جمعی که در اختیار دارد، می تواند برای او منبع قدرت باشد و به دولتش مشروعیت ببخشد و اوضاع به گونه ای باشد که همیشه جامعه بین الملل از موضع درخواست با عراق رو به رو شوند.
عراق علاقه اش را به استفاده و تهدید سلاح های شیمیایی علیه مردم کشور خودش نشان داده بود تا این گونه سیطره اش را حفظ کند. این رژیم، بدین وسیله کردهای شمال و شیعه های عرب جنوب را سرکوب می کرد. اما با اعمال جهانی منطقه «پرواز ممنوع» در شمال و جنوب این کشور، دولت تسلطش را از دست رفته دید و بنابراین بار دیگر به سلاح های کشتار جمعی و تهدید از این نوع روی آورد.

ایران :
از زمان انقلاب اسلامی در سال 1979، ایران خواسته تا جایگاهش را به عنوان رهبر منطقه تثبیت کند. پس از سقوط شاه و ایجاد یک حکومت اسلامی شیعه، ایران همواره مورد تحریم های اقتصادی آمریکا قرار گرفته است و جنگی بزرگ با عراق را تجربه کرده است. این دو عامل باعث تضعیف قدرت نظامی ایران شده و ایران عمیقاً می خواهد از لحاظ قدرت نظامی و استراتژیک با همسایگانش به ویژه عراق، پاکستان، ترکیه، حکومت های دریای خزر، حکومت های خلیج فارس و اسرائیل هم پا باشد.

لیبی :
سرهنگ معمر قذافی، از سال 1969 که انقلاب برای او قدرت به همراه آورد، کشورهای همسایه و برخی کشورهای دورتر را در نظر گرفت. ایدئولوژی رادیکالش که از شورشیان تمام جهان حمایت می کرد و حمایت مالی از گروه های تروریستی از او چهره ای منفی در بیشتر جهان ساخت. با این اوضاع تنها شریک پایدار لیبی، خود لیبی است و باید در مسائل امنیتی و نظامی به خودکفایی می رسید.
مثل دیگر حکومت های عربی، لیبی هم به مسأله اسرائیل حساسیت داشت. لیبی پا را هم از این فراتر گذاشت و به انتقاد از هر کشور عربی که با اسرائیل کنار می آمد می پرداخت. افزایش قدرت نظامی برای قذافی اهداف دوگانه اش یعنی از بین رفتن اسرائیل و رهبری ملت عرب را به سرانجام می رساند.

سوریه :
به عنوان یکی از همسایگان اسرائیل، سوریه برخلاف همسایگان دیگر مثل مصر و اردن هیچ گاه با صلح با اسرائیل کنار نیامده است و همواره در مرزهای این دو حکومت تنش وجود داشته است.
برتری نظامی اسرائیل همیشه برای بشار اسد انگیزه ای است تا بر توان نظامی اش بیفزاید.
از سوی دیگر سوریه در مرزهای شمالی اش با ترکیه هم تنش دارد و اختلافات بر سر حقوق آب و مسأله کردها به این تنش دامن می زند. ضمن آن که سوریه به سیاست های ترکیه در قبال اسرائیل، غرب و عراق معترض است.

مصر :
مصر به شکلی سنتی خودش را رهبر کشورهای عربی می پندارد و خودش را در جایگاهی قرار داد که عامل اصلی توازن قدرت با اسرائیل به شمار بیاید. این مسأله منجر به رقابت نظامی می شود. به ویژه آن که در تمام جنگ های اسرائیل و مصر، اسرائیل پیروز شده است.
گذشته از انگیزه های منطقه ای، مصر از درون نیز با فشارهای سیاسی و اقتصادی رو به روست که دستیابی به سلاح های کشتار جمعی پیشرفته را محکوم می کنند. رژیم حسنی مبارک با چالش های جدی از سوی اپوزیسیون اسلام گرا روبه رو شده است آنها می خواهند مصر از انتفاضه فلسطین پشتیبانی کند. ثبات حکومت مبارک از سال 1992 به وسیله گروه های مسلح «جهاد اسلامی» و «گروه اسلامی» به خطر افتاده است. ممکن است حکومت مصر برای تثبیت قدرت به دستیابی این گونه سلاح ها بیندیشد.


 
<      1   2      
لیست کل یادداشت های این وبلاگ